-
روزگار
چهارشنبه 21 مردادماه سال 1388 23:30
راه به راه چقدر دلم برای عبور از خواب این همه دیوار گرفته است. هیچ وقتی از این روزگار ٬ من این دیوارهای بی دریچه را دوست نداشته ام. هیچ وقتی ازاین روزگار ٬ من این همه غمگین نبوده ام. راستش را بخواهید زادبوم من اصلا شب و دیوار وگریه نداشت ما همان اوایل غروب قشنگ ٬ رو به آسمان آشنا می رفتیم و صبح زود باز با خود آفتاب٬...
-
بهار!!!!!!!!!!!!!!!!
شنبه 25 اسفندماه سال 1386 13:27
سا یه ی بهار در واپسین روزهای دلواپسی زمستان پنجره ی نگاهم رو به سایه ی بهاراست گفتم بهار می آید... دل بهاری می شود فکر آفتابی می شود عشق جوانه می زند امید قد می کشد * * * * * * * * گفتم بهار می آید آسمان می درخشد،می غرد ابر ایثار می کند غنچه می خندد شقایق سرخ می شود دشت سر سبز می شود * * * * * * * * ........بهار آمد...
-
دلشوره دیروز وامروز حافظ
چهارشنبه 18 مهرماه سال 1386 08:46
( حافظ) رویایی عشق ، از بر چرخ بلند جلوه ای کرد وگذشت شوردر عالم هستی افکند * شوق در قلب زمان موج زنان جان ذرات جهان در هیجان ماه وخورشید دو چشم نگران ناگهان از دل دریای وجود گوهری کز صدف کون ومکان بیرون بود به جهان چهره نمود! * پرتو طبع بلندش ز تجلی دم زد هرچه معیار سخن بر هم زد تا گشود از رخ اندیشه نقاب هرچه جز عشق...
-
ترک خورده دل
دوشنبه 9 مهرماه سال 1386 10:29
از کدام دستی شکسته ی شکسته نتوان گفت ولی یقین دارم دلم ترک خورده٬ ندانم این چه داغی٬داغ بر این شکسته حک خورده شناسم آن ونتوان گفت که از کدام دستی بر این غریب پیر غمگینم چنین به شلاقی ٬مهیب وآتشبار کتک ٬کتک٬کتک خورده ولی یقین دانم دل درون شکسته ام ترک خورده گلی ٬نه برگ گل ٬نازک چگونه وز کدام دست بیرحمی چنین چو رگباری...
-
ترس
چهارشنبه 28 شهریورماه سال 1386 10:08
من آن روز... من آن روز می گفتم که «از مار می ترسم.» و تاکید می کردم که «بسیار می ترسم،» به بازی، طنابی را تن مار می کردی، من آشفته می گفتم؛ «ازین کار می ترسم،» چو بر دوش می بستی دو مار دروغین را، به فریاد می گفتم؛ که «بردار، می ترسم،» تو گفتی که «ضحاکم،» من از درد نالیدم که «جابر، جبان، جانی، جوان خوار، می ترسم،» تو...
-
نگاه نو
یکشنبه 11 شهریورماه سال 1386 08:59
صندوقچه ی عمرم از غصه پر است قفلش را اما.با لبخند بسته ام باغچه ی دلم از خاروخس درد پر است خاکش را اما با گل عشق آمیخته ام بقچه ی حنجره ام از فریاد پر است گره اش را اما با امید بسته ام حوضچه ی چشمم از آب حسرت پر است روزنش را اما با اشک شوق سد کرده ام دفترچه ی خاطراتم ازقصه ی بیداد پر است پایانش را اما با امید وعشق...
-
سنگـ +سار
شنبه 13 مردادماه سال 1386 14:46
کا ش هرگز دلی نبود تا ر بوده شود عشقی نبود تا آلوده شود مردی نبود تا عا شق شود زنی نبود تا معشوقه شود تاکستانی نبود تا سنگستا ن شود که در ا ین سنگستان؛ به گناه آن دل ر بوده و این عشق آلوده!!! عاشق ومعشوقی کور؛زنده به گور!!!! با نگاه پر وحشت؛اشک پر حسرت چشم براهِ سرنوشت شوم محکوم شود!!!!! کاش هرگز دلی نبود تا سنگ شود!!...
-
زن پارسی
سهشنبه 2 مردادماه سال 1386 10:59
نام من پیداست در سادگی وشرم نگاه شرقی در هاله ی فریاد رهایی زن پارسی نام من پیداست در یکدلی وصبوری آ ن نسل دیرین در لبخند شیرین وغم پنها ن زن جنوبی نام من پیداست در آرامش وآزادگی لالایی شبهای تنها یی در پژواک ساز دلم در سکوت خالی نام من پیداست در ملاحت ونجابت هر چه نگا هست در جسارت وصلابت هرچه کلامست نام من پیداست در...
-
نجوای دلم
یکشنبه 27 خردادماه سال 1386 10:51
گاه نجوای دلم را با مَرکبِ قلم رهسپار کاغذ می کنم تا بگویم به همه دردها یکیست وحرفها... زمزمه هایم جاریست بر خطوط موازی دلم می خواهد واژه های د لتنگ وقهررا آشتی دهد، داد وبیداد،فریاد وسکوت،من وما!!! بیچاره دلم نمی داند فاصله دشمن ِدوستی دوخط موازیست واژه ها هم یکدیگر را بر نمی تابند کاغذُ را مچاله می کنم شورش واژه ها...
-
ادبیات اروپا در گفت وگو با میلان کوندرا
چهارشنبه 2 خردادماه سال 1386 13:12
هیچ وقت از جوهره رمان دور نشده ام ترجمه؛ راحله فاضلی برخلاف عقیده بسیاری از منتقدان، میلان کوندرا را می توان یکی از برجسته ترین نویسنده های معاصر دانست. هرچند او این اواخر کمتر تن به گفت وگوهای مطبوعاتی می دهد، اما حضور او در پایان نامه های متعدد دانشجویی و بحث درباره آثارش در محافل ادبی اروپا و امریکا نشان می دهد که...
-
آینده ادبیات ما متعلق به خانم هاست(گفتگو با جواد مجابی)
سهشنبه 1 خردادماه سال 1386 13:46
در ادبیات یتیم نیستیم ادبیات داستانی ایران، همواره عرصه حضور جریان ها و تجربه های گوناگون و گاه ناهمگونی بوده. عرصه حضور همزمان و ناهمزمان ها به گونه ای که در یک دهه مثل دهه چهل، رئالیست ترین نویسنده ها در کنار نویسندگان سوررئالیست، تجربه گرا و... حضور داشتند و آثارشان به طور همزمان چاپ و منتشر می شد. همین ویژگی است...
-
با محمد شمس لنگرودی
دوشنبه 31 اردیبهشتماه سال 1386 12:10
درباره شعر ایران در دوره معاصر و ارتباط آن با سیاست تولد در میان خون و آتش علی دهقان ادبیات ایران، مخصوصاً شعر نو دوران پر فراز و نشیبی را بعد از دوران مشروطه پشت سر گذاشته است. دورانی که اگر بخواهیم بخش بزرگی از ادبیات ایران طی سال های گذشته را مورد بررسی قرار دهیم، نمی توان نسبت به عناصر بسیاری در آن بی توجه بود....
-
از لا به لای نامه های جلال آل احمد
دوشنبه 17 اردیبهشتماه سال 1386 09:19
نگاهی به کتاب «نامه های سیمین دانشور و جلال آل احمد» از لا به لای نامه های جلال آل احمد سهیلا عابدینی سومین جلد کتاب نامه های سیمین دانشور و جلال آل احمد توسط انتشارات نیلوفر در پاییز 85 به چاپ رسیده است. پیش از این نیز دو جلد از نامه ها در پاییز 84 به چاپ رسیده بود. این کتاب مشتمل بر تقریباً هشتاد نامه است که جلال...
-
در معرفی کتاب تاسیان از ه .الف. سایه
چهارشنبه 12 اردیبهشتماه سال 1386 12:26
مهدی یزدانی خرم ارغوان، پنجه خونین زمین، دامن صبح بگیر وز سواران خرامنده خورشید بپرس کی به این دره غم می گذرند بخشی از شعر ارغوان - ه .الف. سایه مجموعه شعر «تاسیان» در برگیرنده آثار هوشنگ ابتهاج، (ه.الف.سایه) در اوزان نیمایی و قالب های غیرسنتی است. این کتاب به انتخاب شاعر، شامل شعرهایی شده که او در فاصله 1325 تا...
-
علی اشرف درو یشیان
سهشنبه 11 اردیبهشتماه سال 1386 09:28
گفت وگو با علی اشرف درویشیان- بخش اول دلم می خواهد جهان را برف بگیرد مریم منصوری «علی اشرف درویشیان» از آن دست نویسندگانی است که آثارش شامل حال چند نسل از خوانندگان فارسی زبان شده است. نشر چشمه هم در سالی که گذشت مجموعه داستان های او را در کتابچه های کوچکی دوباره منتشر کرد. درست یادم است نخستین روزی که برای دیدار با...
-
به یاد خولیو کورتاسار
یکشنبه 9 اردیبهشتماه سال 1386 10:28
به یاد خولیو کورتاسار آلبرتو مانگوئل ، ترجمه؛ مژده دقیقی هر کس داستان های کورتاسار را نخواند محکوم به فناست. نخواندن داستان های او بیماری نامرئی سختی است که ممکن است، دیر یا زود، عواقب وحشتناکی داشته باشد. کم و بیش مثل آدمی که هرگز طعم هلو را نچشیده. روز به روز غمگین تر می شود، رنگ و رویش به طور محسوسی می پرد، و...
-
حر فهای عباس معروفی
چهارشنبه 5 اردیبهشتماه سال 1386 10:32
پل راه آهن ... پل راه آهن اینجا پل راه آهن آواز غمناک نیست1... اینجا پل راه آهن آوازی نمی خواند. همه چیز آنچنان مدرنیزه شده که صدایی از ریل های قطار برنمی خیزد و انگار آوازهای غمناک راه آهن هم در تاریخ گم شده است. و قطار می ایستد، اینجا برلین است، می گویند بزرگ ترین ایستگاه قطار در اروپاست. شلوغ، پرهیاهو، بزرگ ...،...
-
به یاد سعدی و درسها یی از او
شنبه 1 اردیبهشتماه سال 1386 14:55
امروز روز بزرگداشت سعدی شاعر شیرین سخنه..اینکه کی و کجا به دنیا اومده وآرامگاهش کجاست؟ و ..................تکراریه . فقط سر تونو درد میا رم.ولی در بزرگی وجاودانه بودنش شکی نیست و اینکه از مفاخر و ثروت های ما محسوب می شه. چه خوبه گاهی حکایات شیرین و پند آموز شیخ رو تو صحبتا مون به کار ببر یم که هم به دل میشینه وکسی...
-
گپی با سیمین دانشور
دوشنبه 27 فروردینماه سال 1386 12:48
نیلوفرنیاورانی-لادن نیکنام به کوچه که پا می گذاریم شاید دیگر چشم هامان نمی بیند یا نمی خواهد که مثل همیشه ببیند. با هم حرف می زنیم. از بانوی داستان نویسی می گوییم و از دلهره گفت وگو. به خانه که پا می گذاریم دیگر یقین داریم که چشم هامان مثل همیشه نمی بیند. خانه از میان خواب های ما، خواب های زری و هستی سرکشیده، شبیه...
-
خبر از همه جا و همه چیز
چهارشنبه 22 فروردینماه سال 1386 12:37
انفجار بمب در افغانستان و کشته شدن 6 سرباز کانادایی مستقر در این کشور، روزنامه های کانادایی را تکان داد. روزنامه هایی که در تعطیلات عید پاک تنها عکس های مربوط به برگزاری این جشن را استفاده می کردند، روز گذشته عکس و مشخصات شش سربازی را در صفحه اول خود چاپ کردند که در جریان بمب گذاری های افغانستان کشته شدند. نکته جالب...
-
سینمای ایران ۱۳۸۶
یکشنبه 8 بهمنماه سال 1385 10:51
بابک غفوری آذر هر اندازه مسوولان و مدیران جشنواره فجر در سال های اخیر کوشیده اند با انجام تمهیداتی از میزان توجه شدید به بخش ایرانی جشنواره بکاهند و در عوض تا حدودی نگاه ها را متوجه بخش بین الملل و فیلم های خارجی کنند، بنا به دلایل مشخصی همچنان جشنواره فیلم فجر با بخش مسابقه سینمای ایران و فیلم های جدید ایرانی شناخته...
-
مهر پاییزی
یکشنبه 9 مهرماه سال 1385 14:14
مهر پاییز مهر پاییزی دوباره لونه کرد کنج دلم بوی دفترو کتاب دوباره برده دلم یاد مدرسه.معلم.تازه کرد داغ دلم بوی نون تازه ی شاطر مراد.وای ضعف کرده دلم توی این شهر شلوغ جیغ وداد بچه ها برد منو به کوچه ی خاطره ها!!!!! *********************** ذیگه هیچی سر جاش نیست د یگه هیچی مثه قدیما نیست کوچه ها تنگ وبار یک نیست درها...
-
ستارگان پارسی
شنبه 30 اردیبهشتماه سال 1385 15:54
* ستارگان پارسی* امروزه ورزش به شکلی با زندگی آدمها عجین شده که پرداختن وتوجه به اون اجتناب ناپذیره. به ویژه ورزش حرفه ایی والبته فوتبال!!! اینکه فوتبال ابعاد سیاسی اقتصادی. اجتماعی و...........به خود گرفته و هواداران بیشماری در سراسر جهان داره .......بر هیچکس پو شیده نیست.فوتبال حرفه ایی .این روزا وسیله ای شده واسه...
-
حرفی برای گفتن
شنبه 9 اردیبهشتماه سال 1385 09:40
*عز یزی با دیدن مطالب من ازم پرسید ه بود خوش به حالت که آنقدر شاد وامیدواری و....... و بعدها دوست د یگری مطلبی برایم فرستاد که بهتر دیدم اون رو اینجا بنو یسم که هم پاسخی به اون عز یز باشه و شاید دیگر دوستان خوبم از اون استفاده کنند. ********** روح منِ. براای من رفیقی است که مرا هنگام روزهای سخت و سنگین دلداری می هد...
-
ضرب المثل جهان
سهشنبه 29 فروردینماه سال 1385 14:58
خیلی وقتها می خوای مطلبی رو به کسی تفهیم .یا نصیحت کنی.یا در محفلی مقصودت رو بیان کنی.ساعتها حرف می زنی . مثال می زنی.گلو پاره می کنی.حرص می خوری.ده برابر آنچه لازمه وقت میذاری وآخرش البته اگه منصف باشی می بینی که خودت نای ادامه دادن نداری وازچشمهای مخاطب بیچاره ت می تونی بفهمی که اصلا از حرفای تو ذره ای حالیش نشده...
-
بهار در راهه
چهارشنبه 24 اسفندماه سال 1384 18:53
بهار در راهه.چه بخواهیم چه نخواهیم بهار داره میادو با خودش تغییرات ودگرگون شدن طبیعت و به همراه داره.بهار میاد تا فصل نویی از زندگی آغاز بشه.هر فصل خدا رمزو رازی داره ودرس تازه یی رو به ما میده.طراوت ٬شادابی وسرزنده گی پیام بهاره.بهار خیلی قشنگه.دل انگیزوخاطره انگیزه وعجیب فصل عاشقیه...عزیزی در جایی گقته بود:بهار آن...
-
آیین چهار شنبه سوری
یکشنبه 14 اسفندماه سال 1384 13:25
ریشه.ریشه داشتن.ریشه دار بودن.آدمو یاد استواری.پایداری.اصالت میندازه. سرزمین خودمون ایران عزیز٬این گربه ی خوشگل وملوس که در تمامی دوران خواهان زیادی داشته وداره.به خاطر این ریشه دار بودن٬اصالت٬قدمت فرهنگ وتمدن چندین هزارساله ش هست که تا حدی از این دست درازیهادر امان بوده وهمیشه آماده ی مبارزه ودفاع هستش.تنوع...
-
زندگی
سهشنبه 2 اسفندماه سال 1384 10:20
دلت گرفته٬حوصله ی هیچکسو نداری،از زمین وزمان بیزاری،حتی با خودت قهری،از همه چیز گله وشکایت داری،زندگی رو هیچ وپوچ میدونی ،احساس می کنی عمرت بیهوده تلف شده،فرصت ها رو از دست دادی ودیگه زمانی برای جبران نمونده،می پرسی چرا به دنیا اومدم؟چرا اینقدر بیچاره ام؟چرا بین این همه آدم فقط من؟خلاصه زانوی غم در بغل می گیری و میشی...
-
مهر
سهشنبه 25 بهمنماه سال 1384 12:02
هرروزاز گوشه و کناراین کره خاکی خبر (مرگ.بیماری.گرسنگی.آزار جنسی...)رو می شنوی ومتاثر میشی.چنانچه محور این خبرها کودکان باشن ناخودآگاه غصه ت بیشتر میشه چون بچه ها از معصومیت خاصی برخوردارن.پاکی.زیبایی وبی گناهی ذاتی اونا چنان گیراست که همه رو به حمایت از اونا وا میداره.اما گاهی این موجودات دوست داشتنی وپاک وبی گناه از...
-
نقش دوست
سهشنبه 11 بهمنماه سال 1384 11:40
درخاطرات خوب وبد همه آدما.همیشه رد دوست دیده می شود.وقتی از خاطراتت حرف می زنی حتما دوستی را در کنار خود داشته ای.خاطرات(دبستان.کوچه.محله.دبیرستان.دانشگاه ومحل کار)داشتن دوست نیاز طبیعی آدماست.بطو ریکه اگرکسی رو بدون دوست ببینیم درسلامت روح وروان او دچار شک وتردیدیم.میگن:اگه خواستی کسی رو بشناسی ابتدایک نیم نگاهی به...